زمان جاری : دوشنبه 18 تیر 1403 - 12:42 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم

تعداد بازدید 590
نویسنده پیام
somayehfaridi
آنلاین

كاربر فعال
ارسال‌ها : 899
عضویت: 6 /10 /1391
محل زندگی: تبریز
تشکرها : 1096
تشکر شده : 1713
حمال تبریزی

یک روز که مثل همیشه در کوچه پس کوچه های شلوغ بازار مشغول حمل بار بود، برای آنکه نفسی تازه کند، بارش را روی زمین می گذارد و کمر راست می کند. صدایی توجه اش را جلب می کند؛ می بیند بچه ای روی پشت بام مشغول بازی است و مادرش مدام بچه را دعوا می کند که ورجه وورجه نکن، می افتی، در همان لحظه بچه به لبه بام نزدیک می شود و ناغافل پایش سر می خورد و به پایین پرت می شود. مادر جیغی می کشد و مردم خیره می مانند. حمال پیر فریاد می زند "نگهش دار !"، کودک میان آسمان و زمین معلق می ماند، پیرمرد نزدیک می شود، به آرامی او را میگیرد و به مادرش تحویل می دهد.

جمعیتی که شاهد این واقعه بودند همه دور او جمع میشوند و هر کس ز او سوالی می پرسد: یکی می گوید تو امام زمانی، دیگری می گوید حضرت خضر است، کسانی هم می گویند جادوگری بلد است و سحر کرده.

حمال که دوباره به سختی بارش را بر دوش میگذارد، خطاب به همه کسانی که هاج و واج مانده و هر یک به گونه ای واقعه را تفسیر می کند، به آرامی و خونسردی می گوید: " خیر، من نه امام زمانم، نه حضرت خضر و نه جادوگر، من همان حمالی هستم که پنجاه شصت سال است در این بازار می شناسید. من کار خارق العاده ای نکردم ، بلکه ماجرا این است که یک عمر هر چه خدا فرموده بود، من اطاعت کردم، یکبار من از خدا خواستم، او اجابت کرد."

وي همان شب سر بر بالين ميگذارد و رخت از جهان ميبندد. اين داستان باعث ميشود مردم برايش عزا داري مفصلي بگيرند و محل دفنش به زيارتگاهي تبديل ميشود كه هنوز هم داير است و تنها زيارتگاه شهر تبريز است كه مردم به آن اعتقاد دارند و به نام قبر حمال يا هامبال قبيري ميشناسندش. . اين قبر در محله گئرو (garo, gəro ) در خيابان شمس تبريزي(دئوچي) در امتداد خ دارايي جديد قرار دارد.

به تبريز يکي مـرد حمال بـود

کـه از مـال دنيـا سـبک بـال بود

يکي روز مي رفت بارش به دوش

به سوي خيابان پر جنب و جوش

نظـر کـرد ديدي به بـالاي بـام

نگون بخت طفلي به بازي مدام

به پايين چنان برده از بام سر

که جـلب نظر کـرده بر رهـگذر

گروهي به فرياد بر آن طفل صغير

کـه مي افتـي ز بـام آخـر به زيـر

نظاره گرش ديده‌ي خـاص و عـام

که ناگه نگون گشت کـودک ز بـام

بـزد مـرد حمـال بانـگي که هاي

بگـيرش، گـر افـتد نخـيزد ز جـاي

چنـان طـفل ساکـن شد اندر هـوا

کـه آهسته بـر راه بنـهاد پا

بگفتند اين مـرد جـادوگـر اسـت

و يـا وارث عـلم پيغـمـبر است

هـمه جمـع بـر گـرد حمـال پـير

که برگو، که را گفتي که او را بگير؟

تبسم نمود آن نکو با ر بر

بگفتا که اي از خدا بي خبر

همه عمر فرمان او برده ام

اطاعت ز احکام او کرده ام

هـنر نيست از بهر جانان من

به يک دفعه گر برد فرمان من

تو کـن بندگي خـداوند خـويش

که او را بود لطف ز اندازه بيش

شده قبر حمال تبريزيان

محل دعا بهـر درماندگان



امضا کاربر
حسبی الخالق من المخلوقین.
حسبی الرازق من المرزوقین
جمعه 13 بهمن 1391 - 01:25
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 5 کاربر از somayehfaridi به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: amin-7 & sara & javad_yousefi & mojtaba & mohammad &

پاسخ ها

amin-7
آفلاین


كاربر فعال
ارسال‌ها : 4556
عضویت: 21 /8 /1391
محل زندگی: اقلید
سن: 25
شناسه یاهو: amin_ab66
تعداد اخطار: 1
تشکرها : 5323
تشکر شده : 6342
پاسخ : 1 RE حمال تبریزی

من امشب جشن عقد یکی از پسرای فامیل بودم خیلی خستمه نخوندم متن رو . . . سمیه خانم خدا قوت . . . بر میگردم . . .



امضا کاربر

زلفت چو افشان میکنی

ما را پریشان میکنی

آخر من از گیسوی توووووو

خود را بیاویزم به دار

جمعه 13 بهمن 1391 - 01:35
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از amin-7 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: sara / javad_yousefi /
somayehfaridi
آفلاین


كاربر فعال
ارسال‌ها : 899
عضویت: 6 /10 /1391
محل زندگی: تبریز
تشکرها : 1096
تشکر شده : 1713
پاسخ : 2 RE حمال تبریزی

نقل قول از amin-7

من امشب جشن عقد یکی از پسرای فامیل بودم خیلی خستمه نخوندم متن رو . . . سمیه خانم خدا قوت . . . بر میگردم . . .

خوب حالا که اومدید، بخونید ضرر نمیکنید



امضا کاربر
حسبی الخالق من المخلوقین.
حسبی الرازق من المرزوقین
شنبه 14 بهمن 1391 - 00:03
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از somayehfaridi به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: amin-7 / javad_yousefi / sara /
amin-7
آفلاین


كاربر فعال
ارسال‌ها : 4556
عضویت: 21 /8 /1391
محل زندگی: اقلید
سن: 25
شناسه یاهو: amin_ab66
تعداد اخطار: 1
تشکرها : 5323
تشکر شده : 6342
پاسخ : 3 RE حمال تبریزی

داستان بسیار زیبایی بود . . . و بدون شک همینه . . . وقتی کسی خدای را بندگی کنه ، خدا هم براش خدایی میکنه از طرفی اینو هم یادمون باشه که میگن ، شما یه قدم برو سمت خدا - خدا صد قدم میاد سمتت



امضا کاربر

زلفت چو افشان میکنی

ما را پریشان میکنی

آخر من از گیسوی توووووو

خود را بیاویزم به دار

شنبه 14 بهمن 1391 - 00:31
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از amin-7 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: javad_yousefi / sara / negar /
mojtaba
آفلاین


كاربر فعال
ارسال‌ها : 2835
عضویت: 17 /8 /1391
محل زندگی: هر جا خسته بشم
سن: 26
شناسه یاهو: mojtaba.ebrahimipour
تعداد اخطار: 1
تشکرها : 1127
تشکر شده : 3755
پاسخ : 4 RE حمال تبریزی

خیلی زیبا بود



امضا کاربر

روزی در برگه تقویم خواهند نگاشت تعطیل رسمی – روز ظهور حضرت ولی‌عصر«عج»
جمعه 09 اسفند 1392 - 14:04
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر

برای نمایش پاسخ جدید نیازی به رفرش صفحه نیست روی تازه سازی پاسخ ها کلیک کنید !
پرش به انجمن :